عشق و وفا در بهار آشنایی ها می شکفد
عشق، یک ابتلاست
این تو نیستی که عشق را می آفرینی تو فقط به عشق دچار میشوی
عشق،همچون نسیم میوزد و همچون نسیم می رود
هنگامی که نسیم عشق می وزد،شادمانی کن و تن به آن بسپار
و هنگامی که می رود،تنها بگو:خدانگهدار.
عشق،چیزی نیست که بتوانی آن را در قفس نگه بداری.
عشق،آزاد است.
عشق،پرنده ایست آزاد و رها.
اگر عشق را در قفس بیندازی،دیگر نمیخواند.
بگذار عشق آزادانه بیاید و هرگاه خواست،برود.
در قفس را همیشه باز بگذار.
اصلا چرا قفس را دور نیندازی؟
آن را ویران کن و دور بینداز.
پرنده عشق را نه در قفس،بلکه هنگام پرواز در آسمان تماشا کن.
بدین سان از تماشای عشق و پرواز دل انگیزش بیشتر لذت خواهی برد.
اگر عشق آمد شاد باش.
اگر عشق رفت،به او بگو:"ای عشق!می روی و دلم تنگ میشود".
کسی را که دوست می داری اسیر توقعات خود نکن.
از عشق خود ابری بساز باران ساز
و بر او بی دریغ ببار.
بگذار معشوق تو،زیر بارش بی امان باران عشق توببالد
و خود را به خورشید برساند.
بالیدن و نورانیت او را تماشا کن و شاد باش.
این گونه است که عشق می ماند و نمیرود.
زیرا احساس آزادی میکند.
تقدیم به هرچی عاشقه
**************
برای تو
چقدر سخته
کسی رو که دوستش داری نتونی بهش بگی که دوستش داری وچقدر
بده که کسی تورو دوست داشته باشه واینو نتونه بهت بگه . . .
چقدر سخته
تو چشای کسی که تمام عشقت رو ازت دزدید وبجاش یه
زخم همیشگی رو قلبت هدیه داد زول بزنی و بجای اینکه
لبریز کنید و نفرت شی حس کنی که هنوز هم دوسش داری . . .
چقدر سخته
دلت بخواد سرتو باز به دیواری تکیه بدی که
یبار زیر آوار غرورش همه وجودت له شده . . .
چقدر سخته
تو خیالت ساعتها باهاش حرف بزنی اما
وقتی دیدیش هیچ چیزی بجز سلام نتونی بگی . . .
چقدر سخته
وقتی که پشتت بهشه دونه های اشک گونه هاتو خیس کنه
اما مجبور بشی بخندی تا نفهمه که هنوز دوسش داری . . .
چقدر سخته
گل آرزوهاتو تو باغ دیگری ببینی و هزار
بار خودتو بشکنی و اونوقت آروم زیر لب بگی
گل من
باغچهء نو مبارکشخصی مشغول تخریب دیوار قدیمی خانه اش بود تا آنرا نوسازی
کند. توضیح اینکه منازل ژاپنی بنابر شرایط محیطی دارای فضایی خالی بین دیوارهای
چوبی هستند.
این شخص در حین خراب کردن دیوار در بین آن مارمولکی را دید
که میخی از بیرون به پایش فرو رفته بود.
دلش سوخت و یک لحظه کنجکاو شد. وقتی میخ را بررسی کرد خیلی
تعجب کرد ! این میخ چهار سال پیش، هنگام ساختن خانه کوبیده شده بود
!
اما براستی چه اتفاقی
افتاده بود ؟ که در یک قسمت تاریک آنهم بدون کوچکترین حرکت، یک مارمولک توانسته
بمدت چهار سال در چنین موقعیتی زنده مانده !
چنین چیزی امکان ندارد و غیر قابل تصور است. متحیر از این
مساله کارش را تعطیل و مارمولک را مشاهده کرد.
در این مدت چکار می کرده ؟ چگونه و چی می خورده
؟
همانطور که به مارمولک
نگاه می کرد یکدفعه مارمولکی دیگر، با غذایی در دهانش ظاهر شد
!
مرد شدیدا منقلب شد ! چهار سال مراقبت. و این است عشق ! یک موجود کوچک با عشقی بزرگ
منتظر نظرات گرم شما هستم
دوستون دارم
فرض میکنم!
تو..
خیلی
دوستــــــم داری ...
همینقدر که من دوستت دارم ...
و یکی از همین
روزها
دلت برای روز های قشنگمون تنگ می شه ...
فرض میکنم ...
هیچ وقت بی
تفاوت نبودی،
و تمام این ساعت ها
که نبودی
به یادم بودی ...!
فرض
میکنم..
دنیا هنوز آدم های احساساتی مثل من رو دوست داره ...... !
و تو..و
تـــو....
همین لحظه
دلت برای یه ثانیه از اون روزهایی که با من بودی سخت تنگ
می شه ...
فقط فرض میکنم ..... همین
یه روز عشق و دیوونگی و محبت و فضولی داشتن قایم باشک بازی می کردن.
نوبت به دیوونگی که رسید همه رو پیدا کرد اما هر چه گشت اثری از عشق نبود.
فضولی متوجه شد که عشق پشت یه بوته گل سرخ قایم شده دیوونگی رو خبر کرد و
دیوونگی یه خار بزرگ برداشت و در بوته ی گل سرخ فرو کرد صدای فریاد عشق بلند شد.
وقتی به سراغش رفتند دیدند چشمانش کور شده است و دیوونگی که خودش را مقصر
می دونست تصمیم گرفت همیشه عشق را همراهی کند و از اون روز به بعد وقتی که
عشق به سراغ کسی میره چون دیوونست و چون کوره بدیها ی معشوقش رو نمی بینه.....
عشق!!!... عشق!!!...
واژه ای غریب اما آشنا!!!
واژه ای که وقتی آدم بهش نگاه میکنه انگار وارد یک سرزمین دیگه میشه.
سرزمینی بسیار زیبا و قشنگ که وسط این سرزمین یکی به انتظار نشسته ... به انتظار تو !
و تو باید خودت رو بهش برسونی
ولی ...
ولی جاده ای که تو رو به اون میرسونه (من بهش میگم جاده عشق) خیلی پر فراز و نشیبه و برای رسیدن به انتهای این جاده یعنی رسیدن به عشقت باید خیلی تلاش کنی.
وقتی هم که به اون میرسی نباید فکر کنی که به انتهای جاده رسیدی. تو تازه نیمه راه عاشقی را طی کرده ای و نیمی دیگر از جاده عشق باقی مانده. نیمه ی دوم این جاده هم فراز و نشیب زیادی داره ولی تحمل آن آسون تره.
و حالا باید همراه معبود و معشوق خودت این نیمه راه دیگر را طی کنی و به انتهای جاده یعنی خوشبختی تام برسی.